ازمنظری دیگر واگویه ای اززبان مادر شهید مدافع حرم

ساخت وبلاگ
ازمنظری دیگر واگویه ای اززبان مادر شهید مدافع حرم برای هزارمین بار نگاهت می کنم . یادت می آید نشستن برطاقچه ی اتاق را چقدر دوست داشتی؟ می نشستی و دستهای کودکانه ات را باز کرده اراده ی پرش داشتی و آن گاه به آغوشم می پریدی، وازشوق چنین پرش و پروازی خنده ای نمکین برپهنای صورت زیبایت نقش می بست ،ودل مرا تا بلندای خوشی ورضایت می برد. اکنون نیز نشسته ای بر طاقچه ی همان اتاق ، اما این بار در قاب عکس ...قصد واراده ات را عملی کردی این بارنیز پریدی اما نه درآغوش مادرکه به آغوش امن و امان الهی . با همان خنده ی نمکینت که این باربرپهنای صورت مردانه ات نقش بسته بود . این بار نیز خنده ی زیبایت دل مرا بُرد ولی نه تا بلندای خوشی ورضایت .. که تا بلندای تسلیم و ارادت .. هنوز طنین صدای مردانه ات گاه ِرفتن در گوشم می پیچد : مادر دعایم کن ... ومن می دانستم که دعایت ازمن ، دل کندن از توست. توبال پرواز گشودی ورفتی و من بارمصیبت بردوش کشیدم و ماندم. مصیبت سنگین است وکمرشکن .....همه می دانند تلخیش , سختیش , حزن واندوه ش , دردش ورنجش و.. نمی توان هیچ چیزش راحاشا کرد... اما توآموختی به من که ... وا اصفا! به کجا داریم میریم؟ :دی...
ما را در سایت وا اصفا! به کجا داریم میریم؟ :دی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 510room1 بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 6:03